معنی اوقات تلخی - جستجوی لغت در جدول جو
معنی اوقات تلخی - جستجوی لغت در جدول جو
- اوقات تلخی
- ترشرویی خشمگینی تندی (گویش گیلکی) عبوسی ترشرویی، خشمگینی. یا بااوقات تلخی. با عصبانیت: با اوقات تلخی گفتترشرویی خشمگینی تندی (گویش گیلکی) عبوسی ترشرویی، خشمگینی. یا بااوقات تلخی. با عصبانیت: با اوقات تلخی گفت
فرهنگ لغت هوشیار